
اکنون خیلی عادی است که خبرهایی را در مورد پستانداران مختلف شـبیه سـازی شـده بشنویم. در این گزارشها همیشه گفته میشود که «این ما را یک قدم به تولید کردن کـلون انسان نزدیکتر میکند». «شبیه سازی انسان به زودی انجام میشود» و دیگر کلیشهها. چـیزی که هر یک از ایـن رویـدادهای خبری از گفتن آن کوتاهی میکنند این است که انسانها شبیه سازی شده اند.
بنده در مورد آزمایشهای «ساختن هیبرید مصنوعی » که سال 1993 در مرکز پزشکی دانشگاه واشنگتن اجرا شد، بحث نمیکنم. طولی نکشید کـه به اطلاع همه رسید که در واقع، در یک پروسه ساده ، یک تخمک از پیش باردار شده به دو تخمک باردار شده تقسیم شد. کاری که به خوبی اجرا شد. چیزی که ما در طبیعت
- پژوهـشگر و نـویسنده Russ Kick . 1
هر روز (وقتی که دوقلوها، سه قلوها و غیره را خلق میکند و این کار را به طور طبیعی هزاران بار انجام میدهد) شاهد آن هستیم.
اگرچه کلونی واقعی انسان دو سال بعد در 1995 تولید شد، اما تـا اواسـط نوامبر 1998 فاش نشد. شگفت اینکه روزنامهها فقط در گزارشهایی کوتاه و انگشت شمار، یکی از مهمترین پیشرفتهای زمانه در بیوتکنولوژی را به طرز ضعیفی فاش کردند.
به لطف حمایت شرکت خصوصی «ادونسد سل تـکنولوژی» و اسـتفاده از امکانات دانشگاه ماساچوست در آمهرست، دانشمندان جیمز ربل و جز کیبلی یک کلون انسان را به وجود آوردند. آنها سلولهایی را از پا و گونهای کیبلی گرفتند و در کنار یک تخمک گاو که ماده ژنتیکی آن در آورده شده بـود، قـرار دادنـد و یک شوک الکتریکی به آن دادنـد. یـکی از سـلولهای کیبلی با تخمک گاو ادغام شد و تخمک مثل اینکه باردار شده باشد، شروع به تقسیم شدن کرد. این عین همان پروسـه اجـرا شـدهای بود که دالی، گوسفند شبیه سازی شده معروف را در اسـکاتلند بـه وجود آورد. این کار درست قبل از اینکه دالی به وجود آید، انجام شد. شرح کوتاهی در «بوستون گلوپ»، این دستاورد را گزارش داد:
«آزمـایشها بـه طـور خصوصی تأمین بودجه شدند و بنابراین از نظر مقررات حکومتی در مورد تـحقیقات جنینی، محدودیتی بر آنها نیست ... گفتند که پژوهشگرها یک سلول پوستی انسان را با یک تخمک گاوی فاقد هـسته آمـیزش دادنـد. زیرا تخمکهای نایاب انسانی برای پرورش دادن نقشه ژنتیکی یک رویان جـدید بـه کار نمیرود.»
برای این کلون چه اتفاقی افتاد؟ دانشمندان آن را وقتی که به مرحله 32 سلولی رسید، از بین بـردند. بـه عـبارت دیگر، تخم تا پنج بار تقسیم شد و در راه تبدیل شدنش به یک انـسان بـود. دانـشمندان کاملاً مطمئن نیستند چه میشد، اگر تخم را در یک رحم یا شیشه میگذاشتند تا رشـد کـند. چـون تا به حال (تا آنجا که ما میدانیم) چنین اقدامی نشده است. اما دکـتر پاتـریک دیکسون حدسی قریب به یقین دارد:
«اگر به کلون فرصت داده میشد بعد از مـرحله کـاشت بـاقی بماند عین دوقلوی دکتر کیبلی رشد میکرد. به لحاظ فنی، فقط یک درصد از ژنـهای کـلون انسانی (ژن میتوکندریها) از ژنهای گاو بود. میتوکندریها تولیدکننده انرژی در سیتوپلاسم [مایع داخلی سلول] هـستند. درون سـلول، بـزرگ و تقسیم میشوند. از یک نسل به نسل دیگر میرسند و در اسپرم و تخمک وجود دارند. با توجه بـه رشـد موفقیت آمیز کلونی دوگانه انسان و گاو، به نظر میرسد که میتوکندریها بـه خـوبی بـا رشد جنین انسان سازگار باشند.»
دیکسون نویسنده ده کتاب است. از جمله «انقلاب در ژنتیک» که سال 1993 بـسیاری از پیـشرفتهای خـیره کننده بیوتکنولوژی را که تاکنون رخ داده است، پیشبینی کرد. او همچنین کسی اسـت کـه دالی را در جهان مشهور کرد. او دو روزنامهای را که اولین بار درمورد این رویداد چیزی نوشتند متقاعد کرد که ایـن تـحولی است که از نظر خبری خیلی با ارزش است.
اما چرا آزمایشها اجرا شد؟ مـایکل وسـت، رئیس شرکت گفت که این کار فـقط بـرای بـرداشت سلولهای بنیادی، نه برای به وجود آوردنـ یـک انسان انجام شد.
مقاله «بوستون گلوب» اینگونه شرح میدهد:
«رویانها فقط چند روز امـکان رشـد داشتند» هر وقت که سـلولهای بـنیادی از آنها جـدا مـیشدند، در ظـروف آزمایشگاهی میتوانستند پرورش یابند. این سـلولهای بـنیادی را ( سلولهای اولیه در رویان هر انسان که صدها نوع از سلولهای مختلف از آنها نـشأت مـیگیرند) تا هر زمان که لازم بـاشد، میتوان در حالت تمایز یـافته خـود نگهداری کرد. سپس احتمالاً بـه گـونه ایترتیب داده میشوند که یک یا چندین سیاهه از بافتها و اندامها را برای درمان بیماریهای انـسان از جـمله دیابت، سکته قلبی و بیماری آلزایـمر تـولید کـنند. هر چند وسـایل بـه دست آوردن سلولهای بنیادی از راهـهای پیـشرفته، در ابتدای کار هستند. هر سلول را که از یک گونه یا قسمتی از پوست یک بیمار بـرداشته مـیشود، برای ساختن یک رویان دوگانه انـسان و گـاو میتوان اسـتفاده کـرد. بـافتهای حاصل از سلول دهنده
را بـه بدن بیمار میتوان پیوند زد. بدون اینکه سیستم ایمنی بدن، آنها را پس بزند، زیرا از نظر ژنتیکی هـمانند خـواهند بود.»
آقای وست توضیح میدهد کـه چـرا تـخم را در مـرحله 32 سـلولی از بین بردند: مـا مـیخواستیم مقداری زمان بگیریم. و قبل از هزینه کردن پول و زمان بیشتر روی پروژه، از دست سیاست گذاران حکومتی و اخلاقی خلاص شویم.
یـک مـاه پس از ایـن حادثه تکان دهنده، دانشمندان در کره جنوبی گـفتند کـه آنـها هـم یـک کـلون از انسان را تولید کردهاند:
«پژوهشگران کلینیک نازایی بیمارستان دانشگاه کیانگی در سئول گفتند که آنها با استفاده از یک تخمک و یک سلول که زنی سی ساله اهدا کرد، یک رویـان انسانی اولیه را پرورش دادند. لی.ب-ین پژوهشگر کلینیک نازایی بیمارستان به «رویتر» میگوید: «رویان انسان در آزمایش دانشگاه کیانگی، قبل از اینکه عملیات لغو شود، به چهار سلول تقسیم شد. و اگر در دیواره رحم یـک حـامل کاشته میشد، میتوانیم فرض کنیم که یک بچه انسان شکل میگرفت و اینکه او عین همان ویژگیهای ژنتیکی «دهنده» را میداشت.»
برخلاف آزمایش شرکت ادونسدسل تکنولوژی، تمام سلولهای درگیر در آزمایش کیانگی از انـسان و هـمه مال یک زن بودند. این وقایع احتمالاً سر و صدای بیشتری به پا میکرد، اگر اجازه میدادند تا رویانها نوزادهای کاملی را شکل دهند و تلویزیون با تـبلیغات فـراوان، تصویر کودکی را نشان میداد و مـیگفت: ایـن اولین کلونی انسان است.
اما باز هم سکوتی مرموز است که حکمفرماست. اگر رویانهای در حال رشد را در مرحله 32سلولی نابود نمیکردند، به طور مسلم شـانس خـوبی برای انسان شدن داشـتند. بـسیاری از رویانهای بی نتیجه(یعنی سقط شدهها) و حیوانات شبیه سازی شده، به احتمال زیاد به جهشهای ژنی کشنده مبتلا میشوند. لذا هیچ تضمینی نیست که نوزادها به آن مبتلا نمیشدند. با این وجـود، شـبیه سازی انسان هم اکنون به اتمام رسیده است. زیرا تخمکها از هر لحاظ لقاح یافته بودند
و به مرحله تقسیم شدن و رشد کردن طبیعی که هر یک از ما در رحم طی کردهایم، رسـیده بـودند.
هنوز ایـن روزهای به یادماندنی در دوران علم فراموش نشده اند. مطبوعات بعد از آن این دستاوردها را به کلی نادیده گرفته اند. بـرای مثال، «واشنگتن پست» پنج آگوست 2000 در مقالهای نوشت که «از سال 1997، سال تـولد دالیـ (اولیـن جانداری که از یک سلول تمایز یافته شبیه سازی شد)، دانشمندان در سراسر دنیا، شبیه سازی موفق موشها، گـاوها و ایـن اواخر، خوکها را اعلام کردهاند».
13 آگوست ،2000 وقتی که این تیتر «آسوشیتدپرس» را که «تحقیقات شـبیه سـازی انـسان مورد سکوت خبری واقع شده است» دیدم، قلبم به تپش افتاد. گمان کردم شاید رسـانهها گزارشهای ناچیز خود را در اواخر 1998 به یاد آورده اند. نه، چنین اتفاقی نیفتاده بود. شـگفت اینکه، یک مقاله فـقط در مـورد امکان اینکه انسان احتمالاً در آیندهای نامشخص شبیه سازی خواهد شد، میگوید. در حالی که از ذکر اینکه شبیه سازی همین حالا اتفاق افتاده است، کوتاهی میکند.
در اینجا برخی شواهد ذکر میشود:
پدید آورنـدگان دالی در مؤسسه «روزلین» اسکاتلند با افتخار اعلام کردند که مژده تولد حیواناتی را میدهند که دارو و اندام برای انسانها تولید خواهند کرد. به محض این که تولد دالی اعلان شد (23 فوریه 1997) خیلیها به دنیا آمـدن او را دلیـلی بر درستی اینکه شبیه سازی انسان به زودی عملی خواهد شد، دانستند. علی رغم اینکه مؤسسه برای کم اهمیت جلوه دادن این تصور، خیلی تلاش کرد، گراهام بالفیلد رئیس مؤسسه روزلین بـیشتر از سـه سال بعد گفت: « من واقعاً تعجب خواهم کرد، اگر آن را در عمرم ببینم.» ؛ « این حرفها فقط یک جار و جنجال بیهوده است.»
با این وجود دانشمندان میگویند، بعضی همکارانشان بی شک روی ایـن پروژه کـار میکنند. در حالی که موفقیتهای بیشتر در شبیه سازی جانورانی مثل گاو و خوک، آنها را امیدوار کرده است.
دکتر سورینو آنتینری رئیس انجمن تحقیقات بین المللی در رم گفت، بسیاری از کلینیکهای نازایی، جدیتر از پیـش، ایـده شـبیه سازی انسانها را دنبال میکنند. زیـست شـناس بـریگیت بویزلر مدیر گروه علمی در کلونید یک ماه بعد از اینکه تولد دالی در سر تیترهای روزنامههای سراسر جهان اعلام رسمی شد، گفت آزمایشگاه او تـلاش مـیکند تـا شبیه سازی انسان را تکمیل کند.
اریک اسچُن زیـست شـنای مولکولی در دانشگاه کلمبیای نیویورک عقیده دارد، تولید بچههای شبیه سازی شده، دوتا پنج سال دیگر اتفاق خواهد افتاد. او گفت: «ایـن کـار مـیتواند انجام شود. همین که در گوسفند موش و گاوها ممکن است انـجام شود، در انسان نیز انجام میشود، فقط بحث، زمان آن خواهد بود.»
به گمان من، این گزارشگر از مختصر خبرهایی کـه واقـعیت را (در مـورد اینکه انسانها را اکنون شبیه سازی کرده اند) شرح داده است، توانسته اسـت چـشم پوشی کند. خبرهایی که در نیویورک تایمز، بوستون گلوب، وال استریت ژورنال، نایت ریدر، رویتر، بی بی سـی و پایـگاه ایـنترنتی پررفت وآمد آقای دیکسون در این مورد آمده است. ولی چگونه بی خبری افـراد مـذکور در مـقاله را میتوان توضیح داد. چند نظریه به ذهن خطور میکند؛ از آنجا که بحث شبیه سازی انـسان خـیلی جـنجال برانگیز است، پیشرفتهایی را که اتفاق افتاده است، نمیخواهند بپذیرند. این نظر با توجه بـه ایـنکه مؤسسه ادونسدسل تکنولوژی تا سه سال به تحقیقات خود اعتراف نکرد، کاملاً درسـت بـه نـظر میرسد. همچنین به نظر میرسد که بعضی دانشمندان بر آن نیستند که این دستاوردها شـبیه سـازی محسوب شود، چون ظاهراً نگذاشتند که رویانها کامل شوند. آنها فقط با دیـدن نـوزادی گـریان، آن را قبول میکنند. این واقعیت که تخمکها تقسیم میشدند و در پروسه تبدیل شدن به یک انـسان قـرار داشتند، چیزی به حساب نمیآید. آیا نوعی حسادت حرفهای در اینجا وجود دارد؟ بـالاخره صـاحبان شـرکتهای درگیر در شبیهسازی میخواهند که «اولین شبیه سازی کننده انسان» شناخته شوند. پس نمیخواهند لو بروند.
در مقاله مـذکور ای. پی دقـت کـنید که بریگت بویزلر از کلونید گفت که آزمایشگاه او کوشش میکند، شبیه سازی کـردن انـسان را تکمیل کند. او کوشش نمیکند آن را گسترش دهد، تولید کند، اختراع کند، شروع کند یا هر چیزی مـثل ایـنها. او تلاش میکند تا آن را تکمیل کند. این مرا متقاعد میکند که او میداند کـه اکـنون اجرای آن پایان یافته است و خود ممکن اسـت کـلونید آنـ را انجام داده باشد.
با توجه به وضعیت مـبهم در ایـن فضا – که نه فقط ادونسد سل تکنولوژی تا سه سال مخفی کاری کـرد، حـتی به اطلاع عموم رساندن خـبر دالی تـا وقتی کـه او هـشت مـاهه شد، به تعویق افتاد. – شما بـاید تـعجب کنید که چقدر خبرها در مورد شبیه سازی انسان از ما مخفی نگهداشته شـده اسـت. به هرحال، آمریکاییها در 1995 و کره ایها در 1998 کـلونهایشان را تولید کردند. چه چـیزی سـالهای بعد از آن اتفاق افتاده است؟
با وجـودی کـه میدانیم ممکن است نوزادان و کودکانی وجود داشته باشند که شبیه سازی شده انـد، امـا این فرض مشکوکی است. چـیزی نـمیگذرد کـه برخی گزارشهای خـبری بـا عجله اعلام میکنند: "شـبیه سـازی انسان به زودی اتفاق خواهد افتاد". فقط به یاد داشته باشید که به شما درسـت نـگفته اند. اجرای آن اکنون به انجام رسـیده اسـت.
منبع:www.bibliotecapleyades.net