پائیـز گـذشته که اینجانب در لندن بودم و در(لوسوسائتی1)یعنی دستگاهی که کانون سولیسیترها است و(وکیل کتبی)تربیت مـیکند و(لینکننزاین) یعنی یکی از بارهای وکلای انگلستان که کانون بارسترها و(وکیل شفاهی)تربیت مـیکند مشغول مطالعه بودم دعـوتی از امـنای موقوفه هاملین بدستم رسید که در یک سلسله سخنرانی که در تالار بارگری3که آنهم خود یکی از کانونهای بارسترها است شرکت کنم.موضوع سخنرانی عبارت بود از(قانون و حقوق دادن در ایالات متحده آمریکا 4)و شخص سـخنران یکی از مشاهیر علمای حقوق امریکا یعنی آقای اروین.ن-کریسوولده)پروفسور و رئیس دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد بودند که در چهار جلسه سخنرانی جامع و مفید و مستندی راجع به قانون و حقوقدانان آمریکا نمودند که مـطالب آن نـه تنها برای اینجانب بلکه برای برجسته‌ترین وکلاء و قضات انگلستان هم تازه‌گی داشت و بطوریکه گفته میشد تا آنروز چنین تحقیق جامع و مفید و مختصری راجع به موضوعات مورد بحث نشده بود.
البـته خـوانندگان محترم توجه دارند که در ممالک متحده آمریکا همانطور که شخص سخنران هم در متن سخنرانی ذکر کرده قریب شصت سیستم قضائی موجود است که در ایالات مختلف مجری است و گو ایـنگه هـمه آنها سیستم حقوق انگلیس است ولی باز هم بقدری اختلاف جزئی و کلی در آنها موجود است که کمتر اتفاق میافتد یکنفر وکیل دادگستری یا قاضی بتواند به همه آنها وقوف پیـدا کـند و عـلاوه بر اینکه سیستم قضائی هـر ایـالت بـا دیگری اختلاف دارد در بعضی از ایالات هم چند سیستم قضائی حکم‌فرما است و البته باید توجه داشت که این اختلافات در اصل موضوع که اجـرای عـدالت اسـت نه تنها کار را مشکل نمیکند بلکه برعکس هـمیشه مـوجب بسط عدالت بوده و اجرای آنرا آسانتر کرده است.
موضوع دیگری که در مقدمه باید توجه داشت این است که در سـیستم حـقوق انـگلیس اصولا بهر کس که در رشته قضائی تخصص دارد عنوان لایر1 یـعنی حقوق‌دان داده میشود و حقوق‌دان هم فقط به کسانی گفته میشود که دربارها و کانونها تربیت میشوند و تحصیل دانشگاهی و اخـذ درجـات عـلمی در علم حقوق هرگز به کسی عنوان حقوق‌دان نمیدهد.هرکس بخواهد در رشـته قـضائی چه بعنوان وکیل و چه به عنوان قاضی کار کند فرضا تمام درجات دانشگاهی را هم ورود به ایـن کـانونها داشـتن درجات علمی نیست بلکه تحصیلات متوسطه هم کافی است ولی اگر کـسی بـا درجـه عالی علمی وارد شود دوران تحصیل و کارآموزی او بسیار کمتر و توفیق او بیشتر خواهد بود بهمین جهت و بـنا بـر وظـیفه‌ای که این کانونها در تربیت کادر قضائی مملکت خود دارند اهمیت واعتبار زیاد داشته و تـشکیلات آنـها علاوه بر تفصیل در ردیف عالی‌ترین و متنفذترین دستگاههای مملکتی است و بعضی از این دستگاهها مـثل لوسـوسائتی خـود چندین دانشکده ضمیمه دارد که وقت آنها منحصرا بتدریس علم حقوق و تربیت قانوندان صرف مـیشود و ایـن دستگاها از هر جهت مستقل و بوسیله هیئت مدیره‌ای اداره میشود که بانتخاب وکلای دادگستری صـورت مـیگیرد.
در خـاتمه مقدمه برای روشن شدن ذهن خواننده‌گان محترم لازم است مختصری هم در توضیح موقوفه(هاملین-2)که در بـالا مـذکور است گفته میشود.
موقوفه هاملین بموجب وصیت‌نامه خانم ایما واربورتن هاملین3کـه درسـال 1941 در سـن هشتاد سالگی وفات یافته بوجود آمده این خانم از یک خانواده قدیمی و معروف انگلیس بوده و پدرش ویـلیام هـاملین سـالها با عنوان سولیسیتر بوکالت مشغول بوده و خانم مزبور دارای اخلاق و هوش و تربیت فـوق العـاده بوده و در حقوق و ادبیات و موسیقی و هنرهای ظریف دست داشته و عاشق وطن خود بوده است او مکرر به مـمالک خـارج مسافرت کرده از جمله کشورهای اطراف مدیترانه را بخوبی دیده و شناخته و مجموعه‌ای از رویه‌های قـضائی مـمالک مختلف جمع‌آوری کرده است در موقع مرگ قـسمتی از امـوالش را بـا نظارت دادگاه عالی انگلستان وقف بر ایـن کـرده است که به مصرف وسائلی برسانند که حقوق انگلیس را با حقوق سایر مـلل مـقایسه کرده و ملکت انگلیس را به مـزایای حـقوقی که دارد روشـن نـماید تـا بدانند از چه شرایط و حقوق و امتیازات مـلی بـرخوردارند تا هم قدر آنرا بدانند و هم بوظائف و مسئولیتهای خود بیشتر اشنا شـوند.دادگـاه عالی انگلیس در اجرای وصیت مزبور هـیئتی از برجسته‌ترین حقوقدانان انگلیس را مـأمور انـجام این امر کرده و آنها در اجـرای وظـیفه خود هر سال یک سلسله سخنرانی در تالار بارگری تشکیل میدهند و از برجسته‌ترین شخصیت‌های حـقوقی جـهان دعوت میکنند(البته در برابر دسـتمزد) کـه بـه لندن آمده و در آنـجا اطـلاعات خود را در اختیار ملت انـگلیسی بـگذارند و آنچه ذیلا بنظر میرسد مربوط به سخنرانی سال 1964 است که بوسیله آقای پرفسور گـریسوولد انـجام شده است.
مسائلی که در سخنرانی چـهار روزه آقـای پروفسور گـریسوولد مـورد بـحث قرار گرفت عبارت بـود از مقدمه و آمار دارنده‌گان مشاغل قضائی در آمریکا و تاریخ آن از بدو پیدایش و در قرن هیجدهم و آثار انقلاب آمریکا در آن و روزهـای طـلائی مشاغل قضائی و تأسیس سازمان جدید مـشاغل قـضائی و تـاریخچه بـاراسوسیشن1 آمـریکا و سایر سازمانهای مـلی قـضائی و بارهای ایالتی و محلی و مسائل موجود و نتیجه و سپس تعلیمات قضائی در ممالک متحده و دوران شاگردی و کارآموزی وکلا و بحث راجـع بـه مـشاغل قضائی دانشگاهی و چگونگی دانشکده حقوق لینچفیلد2 و دانـشکده حـقوق هـاروارد و داسـتان جـوزف3و مـطالعه قوانین و اصول موجود در عصر حاضر و اینکه چه کسانی طلبه علم حقوق هستند.اشکالات و مسائل حقوقی در سیستم فدرال امریکا و مناطقی که قوانین مختلف دارند و تفاوت بین قوانین دادگـاههای فدرال و دادگاههای ایالات مختلف و چگونگی ایجاد اولین قوانین آمریکا و عمل به آنها و قوانین جدید آن کشور و تضاد قوانین فدرال با ایالات و ایالات با یکدیگر و معرفی مواری از آن و مناطقی که قوانین مشابه دارنـد و اثـر قوانین فدرال در آنها،قوانین ایالات و شرایط قوانین تجاری و جریان کار دادگاههای فدرال در ایالات.اثر تصمیمات دادگاههای مزبور در یکدیگر و نتیجه آن و اشکالات قانون مدنی و انتظارات قانونی از کامن‌لو و اصلاحاتی که در جنگهای داخـلی شـده و رویه قضائی در اصلاح آن و قدم‌های اولیه در این مورد و اقداماتی که در حال حاضر بعمل می‌آید و قانون مدنی جدید و انتخابات و تعلیمات قضائی و استخدام قضات در سازمان قـضائی امـریکا و خاتمه که ما بهمان تـرتیب کـه شخص سخنران گفته در معرض اطلاع خوانندگان قرار میدهیم.
اینک متن سخنرانی
مقدمه
خانمها و آقایان
گرچه انتخاب من از یک کشور دیگر با این فرض نـبوده کـه راجع به قوانین انـگلستان صـحبت کنم ولی قبل از هر چیز وظیفه من در ابرابر موقوفه هاملین این است که بشما بگویم خیر و برکت در قوانین و رویه قضائی شما است.در اینجا من طرحی تهیه کرده‌ام که بموجب آن بتوانم رئوس مـسائل قـضائی در ممالک متحده امریکا را برای شما بگویم تا بلکه این اطلاعات بتواند شما را در بهترین شناختن سیستم قضائی خودتان و مسائل مربوط به آن کمک کند و همچنین ممکن است این اطلاعات شما را به مـزایا و مـواهب قانونی و سـیستم قضائی که بموجب قوانین اساسی خود دارید روشن نماید.در این بحث من اشکالات بسیاری را به شما ارائه مـیدهم که مبتلا به ما است و شما هرگز گرفتار آن نبوده‌اید همین مـسائل اسـت کـه زندگی شما را با ساده‌تر و آسانتر کرده است بنابراین با توجه به مسائل قضائی ممالک متحده من بـار دیـگر تأیید میکنم که سعادت در روش قضائی است که شما تحت آن زندگی میکنید.
قبل از ایـنکه وارد اصـل مـوضوع شویم اجازه میخواهم بعضی از حقایق اولیه راجع به ممالک متحده و قوانین آن کشور را به اطلاع شـما برسانم تا در موقع مقایسه حقوق ما و حقوق انگلستان آن حقایق هم در نظر گرفته شـود.
حقیقت اول این است کـه مـمالک متحده آمریکا از لحاظ جمعیت و وسعت بسیار بزرگ است و کشوری است دارای تنوع و اختلاف و پیچیدگی‌های بسیار و اجتماعات گوناگون.
آب و هوای آن هم شامل سردترین نقاط در کنار اقیانوس منجد شمالی یعنی منطقه آلاسکا و هم شـامل هوای گرم فلوریدا و کالیفرنیا است.اقتصاد هر قسمت با قسمت دیگر مختلف است بطوریکه در بعضی از نواحی اقتصاد ماشینی حکمفرماست در صورتیکه در نواحی دیگر اقتصاد آنها تابع کشاورزی یا معادن است جوامع مـا از قـراء و شهرهای کوچک شروع و بزرگترین شهرهای جهان ختم میشود.ممالک متحده آمریکا را حتی نمیتوان یک دنیا فرض کرد بلکه در حقیقت دو دنیا است در اینجا ایالاتی هست که با هم متحده هستند ولی در تـاریخ و حـقوق از هم جدا هستند. پنجاه ایالات از ایالات آمریکا و ناحیه کلومبیا و پرتوریکو و بعضی از نواحی دیگر مثل جزیره ویرچین و گوما با هم قریب 55 یا 56 سیستم قضائی مختلف دارند که در کنار یکدیگر مـشغول کـار هستند بین آنها شباهت بسیار است و در بیشتر قسمتها از لحاظ تشکیلات و احکام متفاوت است.آشنائی به آن همه قوانین در ممالک متحده مستلزم دانستن یک مقدار وسیع اطلاعات قضائی است که بـهیچوجه قـابل مـقایسه به آنچه یکنفر قانوندان انـگلیسی بـاید بـداند نیست.
در میان بسیاری از مباحث قضائی حل مسائل راجع به تعارض قوانین در مسائل داخلی قضائی ممالک متحده اهمیت بسیار دارد برای ما ایـن مـوضوعات مـشابه با مسائل تعارض قوانین در حقوق بین المللی خـصوصی نـیست که مبتلا به شما از لحاظ بعضی از مسائل قضائی بین المللی است بلکه همیشه بعنوان تعارض قوانین از لحاظ داخلی بـه آنـها مـینگریم.علاوه بر سیستم‌های مختلف قضائی که در بالا ذکر آن رفت سـیستم قضائی فدرال ممالک متحده هم موجود است که دارای رویه و دادگاه و تمام مشخصات دیگر یک سیستم قضائی کـامل اسـت.بـنابراین در همه ایالات هم قوانین فدرال و هم قوانین همان ایالت در کنار هـم مـوجود است که معمولا برای هر خارجی موجب تعجب است.در ممالک متحده هم دادگاههای محلی است و هـم دادگـاههای فـدرال و تشخیص حدود صلاحیت آنها از موارد مشکل قضائی است و این خود یکی از مـسائل مـهم حـقوق اساسی ما است که با مقایسه با مسائل قانون اساسی شما سادگی حقوق شـما مـعلوم مـیگردد.
همچنین حقوقدانان آمریکا مجبورند خیلی زیادتر از آنچه حقوقدانان شما قوانین میدانند بدانند و آنها بـاید بـسیاری از مسائل پیچیده قضائی را تحصیل کنند که هرگز شما با آن مواجه نیستید.
گرچه بـحث راجـع بـه جزئیات این مطالب و مقایسه هریک از آنها بسیار مشکل و از موضوع سخنرانی خارج است ولی امیدوارم کـه شـنوندگان محترم با درایت خود و با توجه به قوانین مربوطه بدانند که مقصود مـن از ایـن مـطالب چیست.یک جمله احتیاطی دیگر لازم است و آن عبارت از این است که همانطور که خاطر نشان سـاختم مـمالک متحده نه تنها از لحاظ جغرافیائی بزرگ است و بعلت این بزرگی و وسعت شـناسائی سـیستم قـضائی آن مشکل است بلکه میتوان گفت که ممالک متحده دارای پیچیده‌ترین تشکیلات قضائی است که در تـاریخ قـضائی بـشریت تاکنون دیده شده و بمرحله اجراء درآورده است.
مشاغل قضائی در ممالک متحده
بموجب آخـرین آمـاری که در دست است اکنون قریب دویست و نود و ششهزار حقوق‌دان در ممالک متحده آمریکا موجود است که از ایـن عـده بیشتر از دویست هزار نفر آنها بشکل وکالت دادگستری مشغول هستند و بقیه در اسـتخدام دولت و یـا دستگاههای خصوصی و یا به تدریس تمام وقـت عـلم حـقوق مشغول و یا بازنشسته میباشند.
برای اینکه آمـار دقـیق و صحیحی در دست شما باشد آخرین آماری که از طرف بارماتیندال-هابل1که مطمئن‌ترین آمـارها اسـت بشرح زیر به اطلاع شـما مـیرسد.
مجموع حـقوق‌دانان کـه دوران کـارآموزی را بپایان رسانیده‌اند 296069
کسانیکه دفتر اختصاصی و شـخصی دارنـد 113127
معاونین وکلاء 17395
جمع 200586
کسانیکه در خدمات دولتی مشغول هستند 29314
کسانیکه در صنایع و کارخانه‌جات حـقوق‌بگیر هـستند 26492
کسانیکه در کادر تعلیماتی هستند 2100
سایر کـسانیکه در مشاغل خصوصی حقوق‌بگیر هـستند 918
بـازنشسته‌ها 12024
زنان حقوق‌دان 7143
مقایسه این تـعداد بـا حقوقدانان انگلیس فوق العاده جالب است زیرا آنطور که من میدانم در انگلستان قـریب بـیست هزار نفر سولیسیتر و چهار هـزار نـفر بـارستر موجود است کـه از ایـن عده فقط دو هزار نـفر آنـها بکار وکالت مشغول هستند.
با اینکه جمعیت ممالک متحده چهار برابر بریتانیا است تـعداد حـقوق دانان آن ده برابر حقوقدانان این کشور اسـت و ایـن آمار نـشان مـیدهد کـه در هر ایالت از ایالت مـتحده آمریکا حداقل تعداد حقوقدانان آن دو برابر و نیم کشور بریتانیا است.آیا شما تصور میکنید علت زیـادی وکـلاء این است که ما شرخر و دعـوا سـاز هستیم؟آیا ظـاهرا ایـنطور است؟آیا حـقوق‌دانان ما در انجام امـور قـضائی اثر کمتری دارند؟من نمیدانم چواب مخصوص و جداگانه بهریک از این سؤالات بدهم ولی امیدوارم در این سخنرانی‌ها دلائل قانع‌کننده ابراز دارم کـه جـواب مـقدر سئوالات در آنها باشد.در آغاز سخنرانی من اقـرار مـیکنم کـه نـمیتوانم مـشاغل قـضائی آمریکا را آنطور که پرفسور مگاری1در دو سال قبل در همین محل راجع به مشاغل قضائی انگلستان برای شما تشریح کرد صورت واقعی آنرا بشما نشان دهم و آرزومندم که شـما این عذر را از من بپذیرید.خداوند بشما نعمت فراوان ارزانی داشته و در حقیقت خداوند بما هم این نعمت را ارزانی داشته ولی ضمن آن وظایف زیادتری برای ما معین فروده که باید انجام دهیم.البـته بـاید توجه داشت پیدایش مشاغل قضائی شما محصول تاریخ شما و شرایط اجتماعی شما است که در تمام جهان تا این حدود مورد تحسین است و بهمان دلیل که تاریخ ما و شرایط اجـتماعی مـا کاملا با شما متفاوت است مسائل و اشکالات ما هم متفاوت است که تاکنون بکلی حل نشده است.
