عشق

عشق براي افراد متقاوت معاني متفاوتي دارد كه عمده ي آن به درك و شناخت نحوه ي رشد و وابستگي درون خانوادگي مربوط مي شود. تغييرات هورموني و واكنش هاي مغزي افراد نشان مي دهد كه عشق به افراد داراي طبقه بندي و يا درجه بندي هاي متفاوت است. به عبارتي عشق به برادر و خواهر با عشق به پدر و مادر و عشق به يك فرد ديگر متفاوت هستند. آن چه در اين جا از آن صحبت مي كنم، عشق به شريك عاطفي است.


عشق يعني اين كه شما و او بهتر شويد.

اين جا بهتر بودن از منظر نوع درخواست و نياز شما دو نفر است. چرا كه گاهي بر روي جوانبي از زندگي توافقي بر خوبي و بدي حتي در سطح اجتماعي وجود ندارد. به عبارتي همه افراد به يك روش احساس شادماني و خوش بختي نمي كنند. بنابراين عشق يعني شرايطي كه شما ايجاد مي كنيد تا بتوانيد بهتر شويد. در صورتي كه رابطه نمي تواند چنين باشد، اين عشق نيست كه شما را متصل كرده بلكه شيفتگي است.

در چه رابطه اي عشق وجود دارد؟!

١- شناخت ديگري

يكي از موضوعات مهم رابطه ي عاشقانه شناخت ديگري است. عموما افراد به دليل ورود به رابطه عاطفي با تصورات ذهني خود از رابطه، وارد مي شوند. اين امر باعث مي شود آن ها توانايي شناخت شريك را از دست بدهند. چرا كه بيشتر به استاندارد هاي خود مي انديشند تا واقعيت موجود شريك خود. شناخت يعني شما مي توانيد درك عميقي از او پيدا كنيد.

٢- مراقبت

يكي از بهترين فعاليت ها براي احساس شادماني و خوش بختي داشتن در زندگي مراقبت بالغانه از ديگران است. در اين جا بدون چشم داشتي شما مراقبت مي كنيد و از تماميت شريك خود محافظت مي نماييد. تحقيقات نشان مي دهد خانواده هايي كه از افراد با بيماري هاي مزمن مراقبت مي كنند احساس خوش حالي و خوش بختي بيشتري مي كنند. ( هر چند كه در سطح اجتماعي به نظر معكوس مي رسد. ) . چرا كه اين مراقبت ها بسيار خالصانه و بودن چشم داشت و توقع انجام مي شود و در فرد مراقبت كننده احساس ارزشمندي و عزت نفس ايجاد مي كند.



٣-مسئوليت

احساس مسئوليت، باعث بلوغ رواني فرد مي شود، خارج از اين كه در مقابل شريك عاطفي باشد و يا نسبت به زندگي خود فرد. در رابطه ي عاطفي عاشقانه مسئوليت پذيري در مقابل فرد ديگر باعث مي شود رفتارهاي كودكانه كمتر شده و رفتار هاي بالغانه جايگزين شوند. احساس مسئوليت در اين جا به معني اين نيست كه شما فقط احساس مسئوليت مي كنيد و حتي اين احساس باعث فشار عاطفي رواني براي شما مي شود. مسئوليت يك عمل است يعني بايستي در عمل آن را اثبات كنيد.


٤-احترام

متاسفانه احترام، ويژگي فراموش شده ي دنياي مدرن است. در اين جا منظور احترام داخلي رواني در ابتدا و سپس احترام خارجي رواني است. ايجاد احترام داخلي رواني به مفهوم تفكر و رفتار همراه با احترام به صورت فردي و با خود مي باشد. به عبارتي فرد با خود به مانند موجودي قابل احترام برخورد مي كند. هر چه بتوانيد اين سطح احترام را افزايش دهيد احتمال آسيب زدن به خود كاهش مي يابد و در ادامه اجازه نمي دهيد ديگران هم به شما آسيب بزنند و شما هم به ديگران آسيب نخواهيد زد. در رابطه ي عاطفي احترام باعث عميق شدن دوستي خواهد شد و به تبع آن عشق شما عميق تر مي شود.  



٥- پذيرش نقص ها

پذيرش نقص ها يعني خروج از كمال طلبي. هم براي خود و هم براي ديگري. هيچ انساني كامل نيست. حتي نمي توان الگوي فردي و اجتماعي كاملي تعريف و سنجش كرد. به همين دليل تلاش كنيد براي ارتباط عاطفي فردي را انتخاب كنيد كه بيشترين ميزان تطابق را داشته باشيد و در قسمت عدم تطابق و يا تفاوت آن ها را اختلاف ارزيابي نكنيد، بلكه به دنبال يافتن راه حل هايي براي نزديك كردن و پذيرش تفاوت ها باشيد. اين موضوع باعث مي شود، به دنبال عشق هاي افلاطوني نگرديد و عشق را با شرايطي بالغانه دريافت كنيد.


٦- رشد هر دو

در رابطه ي عاشقانه شما به هم كمك مي كنيد تا رشد كنيد. به عبارتي خارج از حسادت، خشم و كينه به هم كمك مي كنيد تا زمينه هاي رشد هم ديگر را فراهم كنيد. اين رشد ايجاد افتخار و اهميت در هر دو ايجاد خواهد كرد و عشق شما را عميق تر خواهد كرد. از طرفي اين رشد احساس تعلق را در شما افزايش خواهد داد تا بتوانيد زندگي هم زيستي رواني مناسب تري در كنار هم داشته باشيد.